الهی شاد بدانيم که اول تو بودی و ما نبوديم ،
کار تو در گرفتی و ما نگرفتيم ، قسمت خود نهادی و
رسول خود فرستادی .
الهی هر چه بی طلب بما دادی بسزا واری ما تباه
مکن و هر چه بجای ناکرد از نيکی بعيب ما از ما بريده مکن
و هر چه سزای ما ساختی بنا بسزايی ما جدا مکن .
الهی آنچه ما خود کشتيم به بر ميار و آنچه تو ما را کشتی
آفت ما از آن باز دار .
الهی از نزديک نشانت می دهند و بر تر از آنی و دورت
پندارند و نزديکتر از جانی موجود نفسهای جوانمردانی
، حاضر دلهای ذاکرانی ، ملکا تو آنی که خود گفتی و چنانکه گفتی آنی .
الهی در اين درگاه همه ما نيازمند روزی باشيم که
قطره يی از شراب محبت بر دل ما ريزی تا که ما را بر آب و
آتش بر هم آميزی .
الهی ديگران مست شرابند و من مست ساقی ،
مستی ايشان فانی است و از من باقی .
مست تو ام از جُرعه و جام آزادم مُرغ توام از دانه و دام آزادم
مقصود من از کعبه و بتخانه تويی تو ورنه من ازين هر دو مقام آزادم
الهی روزگاری ترا می جستم خود را می يافتم ،
اکنون خود را ميجويم و ترا می يابم .
الهی تا از مهر تو اثر آمد ، ديگر مهر ما بسر آمد .
الهی ای مهربان فرياد رس ، عزيز آن کس که
او با تو يک نفس ، نفسی که آنرا حجاب نايد از پس .
الهی گهی بخود نگرم گويم از من زار تر کيست ،
گهی بتو نگرم گيوم از من بزرگوار تر کيست .
الهی ای سزای کرم ، ای نوازندهء عالم ،
نه با وصل تو اندوه است و نه با ياد تو غم .
الهی ادای شکر ترا هيچ زبان نيست و دريای فضل
ترا هيچ کران نيست و سر حقيقت تو بر هيچکس عيان
نيست ، هدايت کن بر ما رهی که بهتر از آن نيست .
از نعمت خود چو بهره مندم کردی در شکر گزاريت
زبانی خواهم
الهی ما از غافلانيم نه از کافرانيم ف نگاهدار تا
پريشان نشويم و در دراه آر تا سگردان نشويم .
الهی پسنديدگان ترا بتو جستند و به تو پيوستند ،
نا پسنديدگان تو را بخود جستند و بگسستند نه او
که پيوستبشکر رسيد ، نه او که گسست بعذر رسيد
نظرات شما عزیزان: